چگونه با آموزش دو طرفه موفق شویم؟
شرکت مشاوره‌ای BCG و نوآوری در هوش مصنوعی
شرکت مشاوره‌ای BCG یکی از پرچم‌داران بحث‌های نوآوری و کاربردهای هوش مصنوعی در محیط کاری است. آلیشیا پیتمن، رئیس تیم منابع انسانی جهانی این شرکت، که تقریبا ۲۰ سال است در این سازمان حضور دارد، به اهمیت یادگیری دو طرفه و مکالمه در درون شرکت اشاره دارد. او بیان می‌کند که فرهنگ سازمانی قوی که بر پایه یادگیری و تعامل قرار دارد، می‌تواند به توسعه استعدادها کمک کند.
یادگیری دوطرفه: مفهومی جدید در رهبری
پیتمن اشاره می‌کند که در BCG، مدل یادگیری دوطرفه برای توسعه رهبری و بحث‌های پیچیده استفاده می‌شود. این روش‌ها به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های جدید خود را در یک محیط پشتیبان به دست آورند. در یک تالار مجازی که اخیراً در BCG برگزار شد، کارکنان تجربیات خود درباره چالش‌های روانی نظیر اعتیاد، غم و افسردگی را به اشتراک گذاشتند. این گفت‌وگوهای صریح و شفاف به ایجاد یک زبان مشترک برای بحث درباره موضوعات سخت منجر می‌شود.
هوش مصنوعی در BCG
هوش مصنوعی مولد (Generative AI) در BCG نقش مهمی ایفا می‌کند. این شرکت مجموعه‌ای از ابزارها را توسعه داده که هم به صورت داخلی طراحی شده‌اند و هم از محصولات آماده بهره می‌گیرند. استفاده از این ابزارها این امکان را می‌دهد که کارها به صورت مداوم و با بهره‌وری بالا انجام شود. برای کمک به پذیرش گسترده‌تر هوش مصنوعی، BCG شبکه‌ای از بیش از هزار نفر را در اختیار دارد که به همکاران کمک می‌کنند تا بهترین استفاده را از این فناوری داشته باشند. همین پاییز گذشته، روزهای هوش مصنوعی در تمامی دفاتر BCG برگزار شد که شامل آموزش‌های عملی بود.
راهنمایی برای رهبران، در مراجعه به مدل‌های آموزشی جدید
پیتمن توصیه می‌کند که رهبران باید به ایجاد محیط‌هایی بپردازند که در آنها می‌توان به صورت مداوم و پیوسته، بازخورد دریافت کرد. در BCG، بازخوردهای ۳۶۰ درجه مانند شامل بازخورد در مورد رهبری فراگیر به طور مداوم ارائه می‌شوند. کارکنان در این شرکت به طور مداوم بازخوردهای ۳۶۰ درجه دریافت می‌کنند. چنین مکانیسم‌های رسمی و نیز ایجاد قالب و بحث‌های منظم به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرهنگ خود را به سوی پیشرفت ببرند و از زبان مشترک برای بحث و گفتگو استفاده کنند.
تنوع، عدالت و شمولیت (DEI)
پیتمن اشاره می‌کند که تنوع، عدالت و شمولیت در مدل کسب‌وکار BCG تعبیه شده است. او می‌گوید که برای رسیدن به نوآوری و بهره‌وری بیشتر، تفکرات و تجربیات متنوع نیاز است. بخش بزرگی از نیروی کار این سازمان به یک یا چند گروه DEI تعلق دارند. این نوع مشارکت فعال از تمامی افراد، باعث می‌شود تا هر فردی بتواند بهترین خود را به نمایش بگذارد. چنین رویکردی به کارکنان احساس راحتی می‌دهد و آنها را برای تعامل و همکاری بهتر آماده می‌سازد.
نتیجه‌گیری
شرکت BCG به عنوان یک پیش‌رو در تحول سازمانی و ایجاد فرهنگی که در آن هر فردی بتواند کمک کند و پیشرفت کند ظاهر شده است. مدل‌های یادگیری دو طرفه و زمینه‌سازی برای مکالمات سخت، به همراه استفاده از هوش مصنوعی و ابتکارات DEI، این شرکت را به یکی از نمونه‌های بارز موفقیت در محیط کار تبدیل کرده است. برای سایر سازمان‌ها، الگو برداری از چنین راهکارهایی می‌تواند تحولات بزرگی را در فرهنگ کاری آنها ایجاد کند.
برای اطلاعات بیشتر در مورد تاثیر هوش مصنوعی بر کسب‌وکارها، می‌توانید به مقاله هوش مصنوعی؛ تحول در دنیای تجارت الکترونیک مراجعه کنید. همچنین، نکات مفیدی درباره چگونه مدیران خوب را انتخاب کنیم؟ خواهید یافت.
دیدگاهتان را بنویسید