تجربهی دخترم در اولین شغل
وقتی دخترم اولین شغل خودش را در سن ۱۴ سالگی پیدا کرد، خیلی خوشحال شدم. امیدوار بودم که این تجربه به افزایش اعتماد به نفس، مدیریت زمان و مهارتهای مدیریت مالی او کمک کند. در واقع او در این مدت توانست این مهارتها را به دست بیاورد، اما احتیاج به کمکهای کوچکی از طرف من داشت. کمکم فهمیدم که این تجربه برای من هم به اندازه او آموزنده بوده است.
حمایت در مسیر شغلی
یکی از اولین چیزهایی که یاد گرفتم این بود که او نیاز به کمک در موارد ابتدایی مثل تهیه لباس کار و حمل و نقل داشت. همانطور که میگویند: “باید پول خرج کنی تا پول درآوری.” قبل از اینکه اولین حقوقش را بگیرد، نیاز به خرید لباس مخصوص کار داشت مثل شلوار مناسب، پیراهن دکمهدار و کفش. من و همسرم تصمیم گرفتیم این هزینههای اولیه را بپردازیم چون آنها را بهعنوان سرمایهگذاری در مهارتهای شغلی آینده او میدیدیم.
چالشهای حمل و نقل
همچنین، ما زمان زیادی برای جابجایی او به رویدادهای مختلف صرف کردیم که بیشتر از آنچه انتظار داشتیم بود. با اینکه بیشتر رویدادها نزدیک بودند، اما برخی تقریباً یک ساعت از خانه دورتر بودند و این هماهنگی را کمی سخت میکرد. ما متوجه شدیم که برنامهی خانواده همیشه با انگیزهی دخترمان برای کار کردن همسو نیست و او مجبور بود بعضی وقتها فرصتها را رد کند.
تعادل کار و زندگی
اما هر وقت ممکن بود، سعی کردیم همه چیز را هماهنگ کنیم و نوبتی بهعنوان رانندههای او عمل کنیم. چون میدیدیم که او چقدر از کارش لذت میبرد. او عاشق این بود که در مهمانیها با یک سینی از پیشغذاهای شیک حضور داشته باشد، عروسیها را ببیند و با همکارانش در زمانهای استراحت حرف بزند.
درسهای آموزنده از اشتباهات
البته گاهی هم مشکلاتی پیش میآمد. برای مثال، بعد از یکی از عروسیها که در آن نوشیدنیها روی میز اصلی ریخت و غذای اشتباهی به مهمانان داده شد، دخترمان خیلی ناراحت و پریشانحال به خانه برگشت. ما چند تا از اشتباهات کاری خودمان را با او در میان گذاشتیم تا نشان دهیم حتی بزرگترها هم همیشه در کارشان کامل نیستند. او را یادآور کردیم که اشتباهات اجتنابناپذیر هستند ولی مهم این است که از آنها درس بگیرد.
مدیریت مالی
اما یکی از مهمترین چیزهایی که یاد گرفتیم این بود که کمک کنیم تا او بخشی از درآمدش را پسانداز کند. دخترمان از اینکه پول خودش را در میآورد بسیار خوشحال بود و حتی بیشتر هیجانزده بود که آن را خرج کند. اما متوجه شدیم که فروشگاهها و سرویسهای تحویل غذا و کافیشاپها، همه جاذبهای قوی برای کیف پول او هستند. اولین حقوقش به سرعت ناپدید شد. برای اطلاعات بیشتر در مورد فروش اینترنتی میتوانید به آموزش فروش اینترنتی + ۵۰ تکنیک جادویی مراجعه کنید.
نیاز به تعادل در زندگی
با اینکه گاهی از خریدهای آنی او کمی ناراحت میشدیم، اما میدیدیم که چقدر سخت کار کرده بود تا آنها را بخرد. ما میخواستیم که او از قدرت خرید جدیدش لذت ببرد اما بدون اینکه تمام پولی که به دست آورده را خرج کند. پس از صحبت با او، توافق کردیم که بخش کوچکی از هر حقوقش را به حساب پسانداز واریز کند. این توافق به او اجازه داد تا برای خریدهای روزمره از کارت بانکش استفاده کند و در عین حال به مرور زمان پسانداز جمع کند.
مدیریت زمان
از طرفی، او باید یاد میگرفت که تعادل بین زندگی کاری و شخصی چقدر مهم است. با اینکه من همیشه به بچههایم درباره خواب کافی یادآوری میکنم، اما حرفهایم همیشه تأثیر نمیگذارد. مثلاً وقتی تصمیم گرفت در همان هفتهای که مسابقات فوتبال داشت، شیفت اضافی کار کند، کمی نگران شدم ولی به او اجازه دادم خود تصمیمگیری کند. بعد از یک هفته پر از مسابقات فوتبال، تعویض لباسها و مسیرهای طولانی، به نظر میرسید که او حسابی خسته شده است.
یادگیری از تجربیات
حالا او بیشتر دقت میکند که اولویتهایش را در نظر بگیرد—چه درس خواندن برای امتحان باشد، چه کار کردن در رستوران جدیدش، بازی فوتبال یا گذراندن وقت با دوستان— چون فهمید که سعی در انجام همه این کارها بهطور همزمان پایدار نخواهد بود. به او اجازه دادم که خودش زمانبندی کار، مدرسه و فعالیتهای فوق برنامهاش را مدیریت کند که این آموزش بیشتری درباره تعادل کار و زندگی به او داد تا هر موعظهی پرشوری که من میتوانستم بکنم.
نتیجهگیری
هر شغلی که دختر ما در آینده دنبال کند، میدانم که روزی میآید که دیگر نیازی به حمایت نزدیک والدین برای پیشرفت در کارش نخواهد داشت. وقتی آن روز برسد، ما همچنان از دور او را تشویق خواهیم کرد.
در کل، این تجربه به ما نشان داد که همراهی و راهنمایی والدین در این سنین حساس چقدر میتواند به رشد و یادگیری بچهها کمک کند، در حالی که فرصت دارند تا مهارتهای خود را گسترش دهند و استقلال مالی و شغلیشان را آزمایش کنند. در واقع، این همراهی و راهنمایی یک فرصت برای ایجاد ارتباطی قویتر و درک متقابل میان والدین و فرزندان است و این مسیر میتواند برای دو طرف آموزنده و سازنده باشد. همچنین برای آشنایی بیشتر با چالشهای جدید در دنیای تجارت، پیشنهاد میکنیم مقالهای در مورد آینده تجارت الکترونیک پس از کرونا مطالعه کنید.